زمانیکه یک گروه تخریب در حال خراب کردن یک مسافرخانه قدیمی بودند چیزی دیدند که غیر قابل باور و ترسناک بود. روح صاحب مسافرخانه آمده بود تا مانع تخریب خانه شود.
این کارگران مدعی شدند ابتدا همه وسایل برقی ناخودآگاه از کار افتادند و لوسترهای مسافرخانه خاموش و روشن شدند و به همین دلیل خیلی از کارگران ترسیده بودند. اما زمانیکه با ترس به کار خود مشغول شدند متوجه شدند پشت یکی از پنجره ها کسی در حال تماشای آنهاست.
این تصویر به قدری واضح بود که یکی از کارگران توانست از آن عکس بگیرد. بعد از تحقیقات فراوان فهمیدند که این عکس شباهت عجیبی به آخرین مالک این مکان که یک بیوه به نام فرانسیس گریش بود شدند.
این زن سال گذشته و در 59 سالگی درگذشته است. پسر این زن هم تایید کرده که عکس روح پشت پنجره شباهت زیادی به مادر مرحومش دارد.
سرپرست این کارگران که از ترس دست از کار کشیده اند میگوید من اصلا به روح اعتقاد نداشتم اما با دیدن مسایلی که در این مسافرخانه اتفاق افتاد واقعا این مسئله را باور دارم. اگرچه بخش اعظم این مسافرخانه تخریب شد اما فعلا کارگران دست از کار کشیده اند. تا ببینند چگونه میشود روح سرکش این زن را آرام کرد.
روزنامههای استرالیا اعلام کردند که یک زن جوان به دلیل حساسیت شدید به نور خورشید مجبور است همانند خونآشام ها در یک خانه تاریک و سرد زندگی کند.
به گزارش ایران ناز کری تورن تون که اهل منطقه وربی در استرالیاست در اینباره به رسانههای رسمی این کشور عنوان کرد: من به شدت به نور UV خورشید حساسیت دارم، به طوری که اگر در زیر نور خورشید در روز روشن از خانه بیرون بیایم پوست بدنم میسوزد و تاول میزند. به همین دلیل، مجبورم در شب از خانه بیرون بیایم و به گردش بپردازم. این وضعیت باعث شده است تا لقب «زن خونآشام» را به من نسبت بدهند.
به گزارش ایران ناز کری تورن تون که اهل منطقه وربی در استرالیاست در اینباره به رسانههای رسمی این کشور عنوان کرد: من به شدت به نور UV خورشید حساسیت دارم، به طوری که اگر در زیر نور خورشید در روز روشن از خانه بیرون بیایم پوست بدنم میسوزد و تاول میزند. به همین دلیل، مجبورم در شب از خانه بیرون بیایم و به گردش بپردازم. این وضعیت باعث شده است تا لقب «زن خونآشام» را به من نسبت بدهند.
این خانم 31 ساله در ادامه به روزنامه دیلیمیل، خاطرنشان کرد: برای رهایی از اشعههای خورشید تقریبا چهار هزار پوند به صورت ماهانه خرج میکنم. تمام شیشهها و پنجرههای منزل را با حفاظ پوشاندهام و مجبورم پیش از طلوع خورشید به محل کار رفته و پس از تاریک شدن هوا به منزل بازگردم.
براساس گزارش رسانه های رسمی استرالیا، این زن جوان در صورت سوختگی و ایجاد تاول بر روی پوستش مجبور است با لباس های خیس بخوابد.
علی دایی در سال 1348 در اردبیل متولد شد. در سال 1366 در رشته مهندسی عمران دانشگاه شریف پذیرفته شد، اما به دلیل بازی فوتبال هنگام اذان ظهر در گزینش ورود به دانشگاه رد شد. همان سال در رشته مهندسی کشاورزی دانشگاه آزاد تهران جنوب هم قبول شد و دو ترم هم به دانشگاه رفت.
ولی در سال 1367 دوباره در کنکور شرکت کرد و اینبار بدون آن که گزینش گریبانگیرش شود در رشته متالورژی دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد و لیسانس خود را بهمن ماه سال 1371 از همان دانشگاه دریافت کرد؛ او تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد تربیت بدنی دانشگاه آزاد ادامه داد. وی متاهل است و اکنون ساکن محله جردن در تهران میباشد. فرزند اول وی در سال 1388 به دنیا آمد.
علی دائی علاوه بر فوتبال، در تجارت نیز موفق بودهاست و گرداننده چندین شرکت بزرگ، چند فروشگاه، کارخانه تولیدی پوشاک ورزشی و عضو اتاق بازرگانی تهران است.علی دایی علاوه بر کارهای پوشاک ورزشی در ساختمان سازی هم فعالیت دارد. علی دایی در شهرک گلستان شهر زادگاهش(اردبیل) یک مدرسه راهنمایی به نام ابوالفضل دایی (پدرش) ساخته است و از خیرین مدرسه ساز اردبیل می باشد.
به گزارش ایران ناز صورت یک دختر سوئدی که بعد از واکنش به داروی Paracetamol سیاه شده و صدمه زیادی دیده بود دوباره به حالت اولیه خود رشد کرد.
اوا اهلین 19 ساله بعد از مصرف این دارو که به طور معمول به عنوان مسکن استفاده میشود نسبت به آن واکنشهای آلرژیک نشان داد که فقط یک نفر از هر یک میلیون نفر ممکن است در سطح جهان دچار چنین حالتی شود. در طی این واکنش بدن او با شرایط کشنده ای دچار شد و تمام بدن او مورد حمله واقع شد و باعث شد پوست او به طور کامل سوخته و تاول بزند.
در طی این بیماری قسمتهای زیادی از بازوها ، کمر ، قفسه سینه و شکم او دچار آسیبهای زیادی گردید و صورت او نیز به شدت دچار آسیب دید که گویا در حال محو شدن بود. او در این باره گفت : وضعیت من به گونه این بود که انگار چیزی در زیر پوست من حرکت میکرد و آن را از بین میبرد ، همه چیز کاملا شبیه فیلمهای ترسناک بود. کابوس این دختر از سپتامبر سال 2005 آغاز شد که او در یک روز تعطیل دچار تب شد.
در سن 15 سالگی به او گفته شد برای کاهش علائم بیماری خود چند قرص Paracetamol مصرف کند ، اما ترکیب ویروس موجود در بدن او و داروی مصرفی واکنش بسیار شدیدی را در بدن او ایجاد کرد. پس از گذشت یک روز زخمهایی سراسر بدن و صورت او را پوشاند به طوری که زمانی که او به آینه نگاه کرد نتوانست چهره خود را تشخیص دهد. اما سرانجام بعد از گذشت چند سال او سرانجام توانست به زندگی عادی بازگردد ، اما هنوز هم پوست او به شدت نسبت به آفتاب حساس است و باید هر روز دوبار قطرههای چشم مصرف کند.
پروفسور فولک ژوبرگ یکی از پزشکانی که اوا را درمان کرده است در این باره گفت: او بسیار خوش شانس بود که از این وضعیت نجات پیدا کرد و صورت او دوباره به شکل اولیه خود رشد کرد. این بیماری بسیار نادر است و ممکن است فقط یک میلیونوم جمعیت جهان را تحت تاثیر قرار دهد و زمانی که فردی با این شرایط دچار شود هیچ راهی برای درمان آن نیست.
تعجب نکنید. تیتر بالا عبارتی قانونی است برای مجازات افراد متخلف در کشور و البته تهران ، اما اگر صبر کنید نشانی آنرا خواهم داد.
جماعت ایرانی از قدیم با حجب وحیا شناخته شده تا انجا که از دوران باستان نیز قبح بد رختی و حتی کم رختی میان اجدادمان ناپسند می نمود. هنگامی نیز که قوانین بصورت امروز مدون گردید، پدرانمان این دغدغه را در میان امور لازمه ی دیگر گنجاندند.
بد نیست که با نگاهی به پوششهای امروزی مردانمان ، نیم نگاهی نیز به آنوقتها بیاندازیم تا از یاد نبریم پوشش مردان از چه اندازه اهمیت برخوردار بود ، چه رسد به پوشش بانوان!
واما اصل مطلب:
به گزارش ایران ناز در سال 1304 شمسی قانون مجازات عمومی به تصویب رسید و طی آن ، جرم از حیث شدت و ضعف مجازاتها به چهار نوع تقسیم میشد:
1 - جنایت
2 - جنحه مهم
3 - جنحه کوچک (تقصیر)
4 - خلاف.
در ماده 276 این قانون مجازاتهایی برای درجه چهارم و اصطلاحا امور خلافی پیش بینی گردید. واما مطابق آنچه که این ماده قانون تکلیف داشت، مجازات این امور نباید از یک روز حبس و سه قران غرامت کمتر و از یک هفتهحبس و پنج تومان غرامت بیشتر باشد.
یکی از امور خلافی وفق بند 14 از ماده یک آیین نامه و نظامنامه این قانون بشرح زیرست:
"کسانی که با زیرشلواری یا لنگ یا لباس خانه (بدون عذرموجه) در معابر عمومی تردد یا توقف نمایند."
با کمی دقت درخواهیم یافت پوششهای مندرج در این بند از پوششهایی است که :
یکم: معمولا مردان از آن استفاده می کنند.
دوم: بهرحال پوششی مشروع اما در حریم چهاردیواری خانه است.
سوم:در آن روزگار آپارتمان نشینی رایج نبوده و طبعا حضورمردان در حیاط خانه شان با معابر عمومی تمیز داده شد.
واما مجازات قانونی این فعل خلاف چیست؟
پاسخ: این اشخاص به دو روز تا پنج روز حبس تکدیری و به تأدیه 10 ریال تا پنجاه ریال غرامت محکوم میگردند.
هموطن کمی دقت کنیم. پوشش این روزهایمان کجا و حیای ظاهر و باطن آن روزگاران کجا؟!
.: Weblog Themes By Pichak :.